رد شدن به محتوای اصلی

جملات حکیمانه


چه غصه هايي بخاطر اتفاقات بدي که هرگز در زندگي ام پيش نيامد خوردم . ميکل آنژ

 

هرگز نمي توان با آدمهاي کوچک کارهاي بزرگ انجام داد . سيسرون

 

با داشتن اراده قوي مالک همه چيز هستيد . گوته

 

گِره هاي که به هزار نامه دادگستري باز نمي شود ، به يک نگاه و يا نداي ريش سفيدي گشاده مي گردد . ارد بزرگ

 

اراده قويست که به همه قواي ديگر حکمراني مي کند . بشرطيکه ما آنرا با قوه عقل هموار سازيم . دوفون

 

اختلاف نظر وقتي خوشايند مي گردد که دو طرف به منظور کشف حقيقت ، دوستانه به جر و بحث بپردازند . مناظره وقتي شکنجه آور است که يک طرف سعي کند به زور حرف خود را به کرسي بنشاند . ف – و – رابرتن

 

انتخابات نياز به هنجاري خردمندانه دارد خردي که باور همه نخبگان آزاد انديش کشور باشد . ارد بزرگ

 

آرزو ريشه حيات ماست . اگرچه اي ريشه حيات ما را به تدريج مي سوزاند . ولي همين ريشه مايه زندگي است . نيچه

 

اگر خوب دقت كنيد موضوع راز قدرت نيات ما تنها بايد چشمهايمان راخوب با كنيم و نگاه كنيم مي توانيد مصداق قانون جاذبه را ببينيد بيشتر ازبيمار حرف مي زند خودش بيمار است بيشتر از ثروت حرف مي زند ثروتمند است درواقع تمام چيزهايي شما تجربه مي كنيد . جان دمارتيني


منبع

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

فلاسفه

تقريبا هر چيزي كه وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها . فردريش نيچه   گيتي همواره در حال زايش است و پويشي آرام در همه گونه هاي آن در حال پيدايش است . ارد بزرگ   من بين ديوانگي و مست فرقي نمي بينم جزاينكه ديوانگي مدت طولانيتري دارد . سه نه ك   زندگي رنج و درد نيست هديه ايي است براي شاد بودن . مادر گيتي جام زهر بر دهان کودک خويش نمي گذارد ، او مي پروراند براي بهروزي و خوشبختي . ارد بزرگ راستی بکارید که تنها از دانه پاک درخت تناور رشد می کند . آرشیت هيچ گاه عشق به همدم را پاينده مپندار و از روزي که دل مي بندي اين نيرو را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت نشکني و اگر شکستي باز هم ناميد نشو  چرا که آرام جان ديگري در راه است . ارد بزرگ   گاه لازم است که انسان ديدگان خود راببندد ، زيرا اغلب خود را به نابينايي زدن نيز نوعي خوشبختي است . نيوتون   نفرت همان خشم و غضب است که روي هم انباشته شده است . سيسرون   برنامه داشتن ويژه گي آدمهاي کارآمد است . ارد بزرگ   کسي که فکر نمي کند ، به ندرت دم فرو مي بندد . نيوتن  

ارد دوم و سورنا

داستانهایی از تاریخ ایران می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران(( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد . پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟ گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود . پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟ سورنا پاسخ داد به ادامه نگاهبانی از ایران زمین . پیرزن با نگاهی مهربانانه از او پرسید : آیا کسی هست که بخواهی بخاطرش جان دهی ؟ سورنا گفت : برای شاهنشاه ایران حاضرم هر کاری بکنم . پیرزن گفت : آنانی را که شکست دادی برای آیندگان خواهند نوشت کسی که جانت را برایش میدهی تو را کشته است و فرزندان سرزمینت از تو به بزرگی یاد می کنند و از او به بدی ! سورنا پاسخ داد : ما فدایی این آب و خاکیم . مهم اینست که همه قلبمان برای ایران می تپد . من سربازی بیش نیستم و رشادت سرباز را به شجاعت فرمانده سپاه می شناسند و آن من نیستم . پیرزن گفت : وقتی پادشاه نیک ایران زمین از اینجا می گذشت همین سخن را به او گفتم و او گفت پیروزی سپاه در دست سربازان شجاع ایران زمین است نه فرمان من . اشک در دیدگان سورنا گرد آمد . بر اسب نشست . سپاهش به

ابو اسماعیل عبدالله پسر ابومنصور محمد انصاری هروی معروف به خواجه عبدالله انصاری

ابو اسماعیل عبدالله پسر ابومنصور محمد انصاری هروی غروب روز جمعه دوم شعبان 396 هـ.ق در كهندز هرات از مادری كه اهل بلخ بود تولد یافت. خانواده‏اش نسب به ابوایوب خالد بن یزید انصاری (وفات: 5 هـ.ق) صحابی معروف می‏رسانید. این ابوایوب همان كسی است كه رسو ل اكرم (ص) هنگام هجرت از مكه به مدینه در خانه‏آش فرود آمد و به همین مناسبت میزبان خوشبخت را صاحب رحل خواندند. عبدالله كه فرزند محبوب خانواده بود، از همان سالهای كودكی از استادان فن، علم حدیث و تفسیر آموخت. از جمله استادانش یحیی بن عمار شیبانی را نام برده‏اند كه از شیراز به هرات آمده و به تعلیم و تدریس مشغول بود و سعی داشت كه سنت عرفا را با شریعت تطبیق دهد و این راه و روش در مشرب شاگردش نیز اثری پایدار به جا گذاشت. بنا بر مشهور در همان سنین، به یمن حافظه قوی جلب نظر كرد و در كسب مقدمات و حفظ قرآن و اشعار عربی امتیازی یافت. هر چند استادانش شافعی مذهب بودند دیری نگذشت كه مذهب حنبلی اختیار كرد. به سال 417 هـ.ق در 21 سالگی برای تكمیل تحصیلات به نیشابور رفت. سپس به طوس و بسطام سفر كرد و به سماع و ضبط حدیث همت گماشت. در سال 423 هـ.ق عازم سفر حج شد و